اس ام اس و جملات بسیار زیبا و جدید عاشقانه و دلبری آبان ماه 90
بهترین پیامک های عاشقانه در سه علی سه
به تو سوگند ! به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی
.
.
.
زندگی تعداد نفس ها نیست ، تعداد لبخندهای کسانی است که یادی از ما میکنند
.
.
.
من از شوق تو لبریزم گل من / کجایی بی تو پاییزم گل من / ز پا افتاده ام بازآ که شاید / به دیدار تو برخیزم گل من
.
.
.
عشق برای من شبیه انرژی هسته ای شده است ، با تمام دردسرهایش لازم است
.
.
.
زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به فردا موکول کرد
.
.
.
اگر هرگز نمیخوابد دو چشم سرخ و نمناکم / اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم / ولی یادم نخواهد رفت هرگز که یاد تو هنوز اینجاست / میان سایه روشن ها ، دل شیدای من تنهاست / نباید زود میرفتی و از دل کوچ میکردی / افقها منتظر ماندند ازین ره تا تو برگردی
.
.
.
دیدی غافلگیرت کردم ! درست در لحظه ای که به یادم نبودی ، بیادت بودم !
.
.
.
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد / و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد / برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت / ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد ؟
.
.
.
یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد ، پس به امید فرداها “محبتهایمان” را ذخیره نکنیم
.
.
.
هیچ گاه خط دلت را مشغول نکن ، شاید دلتنگی پشت خط باشه ، دلتنگتم
.
بقیه اس ام اس های بسیار زیبا در ادامه مطلب
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت / از اهل بهشت کرد، یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت / این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت . . .
.
.
.
آهم که هزار شعله در بر دارد / صد سلسله کوه را ز جا بر دارد
من رعدم و میترسم اگر آه کشم / سرتاسرِ آسمان ترک بر دارد . . .
.
.
.
بیا جایمان را با هم عوض کنیم
دلم لک زده برای اینکه کسی عاشقم باشد . . .
.
.
.
شب من پنجره ای بی فردا / روز من قصه ی تنهایی ما
مانده بر خاک و اسیر ساحل / ماهی ام ماهی دور از دریا . . .
.
.
.
به تو سوگند ، به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد
زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی .
.
.
.
من از شوق تو لبریزم گل من / کجایی بی تو پاییزم گل من
ز پا افتاده ام بازآ که شاید / به دیدار تو برخیزم گل من . . .
.
.
.
امروز که آینه جوابش سنگ است / در ذهن زمانه عشق هم بی رنگ است
هر کس که نداند تو خودت می دانی / آری به خدا دلم برایت تنگ است . . .
.
.
.
مقیاس اندازه گیری فاصله متر نیست ، اشتیاق است
مشتاق که باشی حتی یک قدم نیز فاصله ای دور است . . .
.
.
.
همانند پلی بودم برای عبورت ، به فکر تخریب من نباش
رسیدی دست تکان بده ، من خود فرو میریزم . . .
.
.
.
بی هیچ دلیلی “دوستت دارم”
تا نقض کنم قانونی را که هنوز دلیل می طلبد . . .
.
.
.
جان رفته ولی زخم جفایت نرود / تاثیر دو چشم بی وفایت نرود
فرشی ز دل شکسته انداخته ام / آهسته بیا شیشه به پایت نرود . . .
.
.
.
دیگر فرصتی برای پیامک دادن نیست
دست واژه ها را می گیرم
و به دیدنت می آیـــم
دلتنگیت در هیچ پیامی نمی گنجد
.
.
.
نویسنده ها “سیگار “می کشند
شاعر ها” هجران”
نقاش ها “تابلو”
زندانی ها “تنهایی”
دزدها “سرک”
… مریضها” درد”
بچه ها” قد”
و من برای کشیدن
“نفسهای تو “را انتخاب می کنم
من برای نفس کشیدن
* هوای تو * را انتخاب می کنم
.
.
.
دیدی غافلگیرت کردم ! درست در لحظه ای که به یادم نبودی ، بیادت بودم !
.
.
.
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد / و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد
برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت / ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد ؟
.
.
.
ای نشسته درخیال من، فراموشم مکن
با فراموشی و تنهایی، هم آغوشم مکن
زندگانی می کنم چون شعله با خود سوختن
زنده ام با سوز و ساز خویش، خاموشم مکن
.
.
.
هر لحظه بهانه ی تو را میگیرم / هر ثانیه با نبودنت درگیرم
حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی / من یک طرفه برای تو میمیرم . . .
.
.
.
در پی دانه مرو همچو کبوتر، که تو را / عاقبت بهر یکی دانه، به دام اندازند
صید کن شیر صفت، نیم بخور، نیم ببخش / تا به هرجا که روی، بر تو سلام اندازند . . .
.
.
.
لبریز غزل بیا همی آهسته
چون آیه بخوان مرا کمی آهسته
آهسته مرا رها بکن از سر عشق
تا در تو رها شوم دمی آهسته
.
.
.
به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد :
اندوه پنهان شده در لبخندت
عشق پنهان شده در عصبانیتت
و معنای حقیقی سکوتت را . . .
.
.
.
یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد ،
پس به امید فرداها “محبتهایمان” را ذخیره نکنیم . . .
.
.
.
دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در خلوت شب ، خفته یا بیدار یاد می دارمت . . .
.
.
.
ای کاش قانون همه ی دوستی ها این بود :
یا رفاقت تعطیل یا جدایی هرگز . . .
.
.
.
نه از فلسفه کلامی می دانم و نه منطق می گنجد در کلامم ، بی استدلال دوستت دارم . . .
.
.
.
با تو از ناب ترین لحظه سخن خواهم گفت
دوستت خواهم داشت ، هیچ میدانی چیست ؟
لحظه ای نیست که در خاطر من یاد تو نیست . . .
.
.
.
دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست
در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست . . .